شبکههای اجتماعی وابسته و مورد تایید شرکت کارگزاری کارآمد صرفا irankbc, karamadbc و collegekbc میباشد.
بورس؛ رشد پایدار یا پای دار ؟
بورس؛ رشد پایدار یا پای دار ؟
میثم رضایی
بورس؛ رشد پایدار یا پای دار ؟
در بازارهای مالی خصوصا بورس، سیستم سوددهی به سهامدار به گونهای است
که با بهبود تولید صنایع در بخش حقیقی اقتصاد، سهامدار به عنوان شریک
سرمایهگذاری، از سود و زیان شرکت برخوردار میشود.
به گزارش روابط عمومی کارگزاری کارآمد، در یک اقتصاد پویا سودآوری در
بازار سرمایه منوط به رشد واقعی و نهایتا سودسازی شرکت هاست. البته در این
فرآیند عوامل دیگری مانند تغییرات نرخ ارز، سیاست های پولی و مالی، حجم
نقدینگی و … نیز تاثیر گذار است.
اگر بخواهیم مسیر سرمایه گذاری در بورس و فرآیند سودآوری آن را به زبان
ساده بیان کنیم، شکل ذیل گویاترین توضیح مسیر این فرآیند است که در پایان
این مراحل، سهامدار از سودآوری شرکت منتفع می شود.
در دوسال اخیر بورس ایران بیشتر به موجب عدم بازده بخش حقیقی اقتصاد و
همچنین دیگر بازارهای موازی، با فشار تقاضا خرید سهام مواجه بوده است.
اما موضوعی که این روزها در بسیاری از محافل در خصوص زیان مردم از بازار
سرمایه مطرح می گردد، تشویق دولت سابق به حضور همه مردم در بورس است. اما
سوال این است آیا تنها این تشویق مسبب حضور مردم در بازار سرمایه بوده است؟
اگر بخواهیم دلیل اصلی هجوم مردم به سمت بورس را مورد واکاوی قرار دهیم،
می بایستی ساختار و شرایط بازارهای مالی را مورد بررسی قرار دهیم. در سال
۱۳۹۸ با شیوع ویروس کرونا به یکباره بخش حقیقی اقتصاد که شامل کالا و خدمات
است به سمت تعطیلی بسیاری از بنگاه ها رفت.
با توجه به عدم بازده بخش حقیقی و همچنین بازارهای مالی شامل سپرده های
بانکی، مسکن و همچنین ارز و طلا، بازاری که با سرازیر شدن سرمایه های خرد،
رونق گرفت بورس بود. در چنین شرایطی موضوع صحبت تمام محافل، بازده جذاب آن
بود. تبلیغاتی که خود فعالین در این بازار از بازده کوتاه مدت آن داشتند
را می توان عامل مهم در استقبال مردم از بورس عنوان نمود.
اگر بخواهیم غیرمقرضانه از دلیل هجوم مردم به بازار سرمایه در دو سال
اخیر سخن به میان آوریم، تشویق دولتی و حکومتی عامل اصلی آن نبود. اما در
عین حال نمی توان اثر آن را ناچیز قلمداد کرد.
شاید بهتر بود کسانی که مواهب بازار سرمایه را مدام در گوش ملت می خواندند، چالش های آن را نیز متذکر می شدند.
اما در شرایط کنونی که دولت به واسطه نارضایتی بسیاری از مردم، مدام رشد
بازار سرمایه را دغدغه اش میداند، شاید بهتر است کمی به ساختار رشد
انتظاری آن هم واقف باشد. اینکه شرایط رسیدن مردم به سرمایهشان لزوما
تشویق چند نهاد یا سرمایه گذار حقوقی برای جمع کردن صف های فروش نیست.
این همان اشتباه دولت قبل در تامین سرمایه از بورس است که اکنون در قالب
خشنودی مقطعی سرمایه گذاران خرد، نمایان شده است و پس این خشنودی و رشد
کذایی، قیمت ها به ارزش واقعی شان بر می گردند که شاید آن قیمت، باز منجر
به از دست رفتن سرمایه بخش دیگری از فعالین این بازار شود.
ای کاش این موضوع که بدیهی ترین عامل رشد واقعی بازار سرمایه، رشد صنایع
در بخش حقیقی و به تبع آن توسعه صادرات و ارزآوری می باشد، برای دولت
مردانی که این روزها دغدغه بازار سرمایه را دارند، هر روز تکرار می شد تا
همچنان شاهد نظرات و سیاست های غیرتخصصی در این بخش نبودیم.
در علم اقتصاد نظریه ای وجود دارد که می گوید قیمت ها در میان مدت و بلند مدت به سمت قیمت بازار حرکت می کنند.
اگر این اصل را در بازار سرمایه بخواهیم منعکس کنیم حاکی از حرکت قیمت
سهام به سمت ارزش ذاتی آن است که بیشتر تحت تاثیر عوامل درون زا رشد بنگاه
ها در سودآوری هستند.
در این میان اگر دولت بخواهد با تشویق و ترغیب سهامداران عمده و یا
نهادهای حقوقی، صف های فروش را جمع آوری کند، راهکاری غیر معقول و مسکنی
مقطعی است.
دولت بزرگترین نهادی است که اگر هدف آن پویایی و خشنودی فعالین این حوزه
باشد، باید شرایط توسعه ساختاری صنایع در بخش حقیقی اقتصاد را مهیا کند تا
از این توسعه، رشد حاصل شود و مواهب آن متوجه سرمایه گذاران شود.
رشد پایدار بازار سرمایه نتیجه توسعه بخش حقیقی اقتصاد و رونق در تولید و
صادرات صنایع است و رشد پایدار حرکتی ضربتی برای چند صباحی خشنودی تعدادی
از فعالین این بازار.